Home > All Journals > فصلنامه علمی- پژوهشی رنا> List of issues > Latest Articles > مطالعه تأثیر سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی بر شکاف نسلی: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز



6381
Views
1
Downloads
40
Citations
Research Article

مطالعه تأثیر سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی بر شکاف نسلی: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز

Majeed Mowahhed
Received 10 Apr 2021, Accepted 10 Apr 2021, Published online 10 Apr 2021

insert_link https://research.ru.edu.af/en/doi/full/89/60713cba880a7/65



lock_outline Open access
Abstract
امروزه آنچه با عنوان شکاف نسل‌ها از ناحیة آن احساس خطر می‌شود، گسست تعارضات ارزشی بین والدین و فرزندان است که اذهان اندیشمندان، برنامه‌ریزان، و حتی تودة مردم را نگران کرده است. شواهد حاکی از آن است که در سال‌های اخیر به تدریج چالش بین والدین و فرزندان گسترش یافته است. تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام‌گرفته است. کلیه دانشجویانی که در دانشگاه شیراز در مقطع کارشناسی و بالاتر در نیم سال اول سال تحصیلی 1398-1397 در شهر شیراز مشغول به تحصیل بوده‌اند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده‌اند. نمونه‌گیری در تحقیق حاضر براساس نمونه‌گیری طبقه‌بندی انجام گرفته است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 386 نفر انتخاب شد. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که میزان شکاف نسلی در بین پاسخگویان تحقیق در حد متوسطی بوده است، یعنی اینکه اکثریت پاسخگویان که حدود 63 درصد می‌باشند احساس شکاف نسلی متوسطی داشتند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد سرمایه اجتماعی یعنی سرمایه اجتماعی درون خانواده و سرمایه اجتماعی برون خانواده رابطه معناداری معکوسی با شکاف نسلی دارند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین سرمایه فرهنگی و ابعاد سرمایه فرهنگی یعنی سرمایه فرهنگی تجسم یافته، سرمایه فرهنگی نهادینه شده و سرمایه فرهنگی عینیت یافته رابطه معناداری معکوسی با شکاف نسلی دارند.
مقدمه و بیان مساله

 

در طول چند دهه اخير تغييرات وسیعی در داخل نهاد خانواده رخ داده است. در روند تغيير و تحول خانواده، برخي کارکردهاي آن به نهادهاي اجتماعي ديگر مثل آموزش و پرورش، نهاد دین و رسانه های جمعی واگذار شده و همچنين خانواده با برخي اختلالات کارکردي مثل عدم تعامل مطلوب فرزند و والدین و شکاف نسلی روبروست. انتقال مواريث فرهنگي، ارزشها و هنجارها به نسل بعد، از وظايف و کارکردهاي خانواده است.  اما بسياري از عوامل مهم و اثرگذار از جمله می توان به رسانه های جمعی و فضای مجازی اشاره کرد، کارکرد اين نهاد را با اختلال و ابهام روبرو مي کند. يکي از مهمترين مسائلي که در حوزه آسیب شناسی خانواده وجود دارد مسئله شکاف نسلي بين والدين به عنوان نسل ديروز و فرزندان به مثابه نسل امروز است (زمانیان، 1387: 10). به اعتقاد صاحب نظران، پدیده شکاف نسلی در گذشته و تا زمان پیدایش جامعه صنعتی مدرن مسئله ای چندان جدی و مطرح نبوده است و به ویژه قبل از قرن بیستم نشانی از این شکاف و تعارض، آنگونه که در زمان ما به صورت عصیان و رویارویی مداوم بین نسل های جوان و سالمند خودنمایی می کند، دیده نمی شود. از آن رو درک و تحلیل این پدیده و ابعاد مختلف آن، سازوکارها و عوامل ایجاد و تشدید آن از اهمیت بسزایی برخوردار است، چرا که موضوع شکاف نسلی، پیامدهای زیادی بر نهاد خانواده تحمیل می کند و می تواند نهاد خانواده را حتی تا مرز فروپاشی بشکاند.

ایران در زمره کشورهایی است که در نیم قرن گذشته در معرض برنامه های نوسازی و توسعه اجتماعی و اقتصادی بوده است و از طریق مجموعه ای از وقایع تاریخی و جریان های توسعه و تغییرات همزمان ساختارهای آن دگرگون شده است. جامعه ایران در چهار و پنج دهه اخیر شاهد رشد شاخص هایی همچون صنعتی شدن، شهر نشینی، باسوادی، جوانی جمعیت، گسترش وسایل ارتباط جمعی، مهاجرت گسترده به شهرها، رشد طبقات متوسط فرهنگی و اقتصادی و ... بوده است (ابراهامیان، 1378: 534-524). شکاف نسلی به معنی وجود تفاوت‌های دانشی، گرایشی و رفتاری مابین دو نسل جوانان و بزرگسالان بـه خصوص در بعد هویتی؛ بطور وسیع‌تری در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی هر جامعه‌ای را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. به نحوی که هویت، احساس تعلق خاطر به فرهنگ، ارزش ها و باورهای فرهنگ بومی در نسل‌ها که موجبات همبستگی اجتماعی یک جامعه را مهیا می‌سازد سبب تفاوت، تعارض فرهنگـی و هویتی می‌گردد. اگر در فرآیند اجتماعی شدن کودکان، نوجوانان و جوانان فرهنگ یک جامعه از نسلی بـه نسل دیگر به صورت درست منتقل نشود، اشتراکات فرهنگی بین نسل کم کم رو به افول می‌رود و جامعه به انواع آسیب و بیماری بحران هویتی گرفتار می‌آید (فالک[1]، 2005: 134).

از سوی دیگر، "معیدفر" (1392) معتقد است تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی کشور، که از عصر مشروطه آغاز و بعد از انقلاب اسلامی به کل جامعه گسترش یافته است، موجب شکاف‌های عظیم اجتماعی در جامعه شده که امروزه در بحرانی‌ترین وضعیت خود قرار دارد و تا مدت‌های مدیدی می‌تواند آسیب‌زا باشد. وی از شکاف نسلی به منزلة یکی از مهمترین شکاف‌ها نام می‌برد و می‌گوید امروز جوانان از مسائل جدی جامعه‌اند و به رغم جمعیت بسیارشان از نظر جایگاه به شدت با طبقات میان‌سال و سالمند فاصله دارند؛ این گروه هم استقلال کمتری نسبت به گذشته دارند، هم موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی پایین‌تری دارند، و هم در بروز خودشان مشکل دارند. می توان گفت که بر شکاف نسلی و افزایش یا کاهش شکاف نسلی در خانواده ها، عوامل زیادی تاثیرگذار هستند. از جمله می توان به عوامل اجتماعی و فرهنگی متعدد اشاره کرد که در این پژوهش به دو متغیر سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی می پردازیم و تاثیر این دو متغیر را بر شکاف نسلی مورد بررسی و تبیین قرار خواهیم داد.

 

[1] . Falk

search Keywords: شکاف نسلی. سرمایه فرهنگی سرمایه اجتماعی
تعریف واژگان تحقیق

 

شکاف نسلی

در فرهنگ آکسفورد این مفهوم اختلافی در نگرش یا رفتار جوانان و افراد سالمند تعریف شده است که موجب نبود درک متقابل آنان از یکدیگر می‌شود و فرهنگ و بستر نیز آن را اختلاف گسترده در خصلت‌ها و نگرشهای میان نسلها تعریف کرده است (معیدفر، 1383: 56). همچنین شکاف نسلی را به معنی تفاوت‌های دانشی، گرایشی، و رفتاری بین نسلهای حاضر در خانواده از قبیل والدین و فرزندان با وجود پیوستگی‌های کلان متأثر از ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، و تاریخی بیان می‌کند (آزادارمکی، 1383: 573). که بر منافع، مطالبات، و سوگیری‌های نامتجانس و ناسازگار میان نسلها دلالت دارد (آزادارمکی، 1389: 86). شکاف نسلی موقعیتی بسیار استثنایی و ویژه است. با وجود اینکه نوعی وضعیت خاص استقرار نسل‌هاست، اما احتمالاً موقعیتی بحرانی به لحاظ تجربی و مسئله‌ای به لحاظ نظری است. در چنین وضعیتی دو نسل از یکدیگر منفک می‌شوند، بین آنها شکافی بسیار اساسی اتفاق میافتد و پیوستگی در رابطة آن‌ها بسیار کم می‌شود. در این وضعیت گسست نسلی محصول همین بی ارتباطی است (تاجیک، 1383: 13).

سرمایه اجتماعی

این مفهوم به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می‌شود. سرمایه اجتماعی، بستر مناسبی برای بهره‌وری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می‌شود. امروزه سرمایه اجتماعی، نقش بسیار مهم‌تر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان‌ها و جوامع ایفا می‌کند و شبکه‌های روابط جمعی و گروهی، انسجام بخش میان انسان‌ها، سازمان‌ها و انسان‌ها با سازمان‌ها و سازمان‌ها با هم می‌باشد. در جامعه‌ای که فاقد سرمایه اجتماعی است، سایر سرمایه‌ها بهره‌وری کم‌تری خواهند داشت. از این رو موضوع سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل محوری برای دست یابی به توسعه محسوب شده است (نیازی و همکاران،132:1390). در مجموع سرمایه اجتماعی در برگیرنده اعتماد، هنجارها و شبکه‌هایی از پیوندهای اجتماعی هستند که موجب گردهم آمدن افراد به صورت منسجم و با ثبات در داخل گروه به منظور تأمین هدفی مشترک می‌شوند. صاحب نظران در ارتباط با عوامل مؤثر بر ارتقای سطح سرمایه اجتماعی به مواردی از قبیل آموزش و پرورش، بهداشت، اطمینان و اعتماد به نهادهای سیاسی و رضایت از دولت و تعهد سیاسی اشاره کرده‌اند (زاهدی مازندرانی،12:1383)

سرمایه فرهنگی

سرمایه فرهنگی به مفهوم فرهنگی است که از نظر اجتماعی همانند سـرمایه عمـل می‌کند. ایـن سرمایه شامل اشکالی از دانش، مهارت‌ها، تعلیم و تربیت و امتیازات است و سبب اعطای پایگاه بالاتری به شخص در جامعه می شو (حکمت، 1393: 87). در مجموع سرمایه فرهنگی را می‌توان مجموع‌های از روابـط، معلومـات و امتیـازات دانسـت کـه در جریان آموزشهای رسمی و خانوادگی در فرد شکل می‌گیرد و زمینه دستیابی به یک موقعیت اجتماعی یا حفظ آن را فراهم می‌آورد. بنابراین مجموعه دانشها، معلومات و مهارتهایی کـه در فرآینـد جامعـه پذیری به عنوان سرمایه فرهنگی در افراد شکل می‌گیرد، می‌تواند به عنوان عنصری مهم جهت حفظ منافع و دستیابی به موقعیتهای اجتماعی عمل کند (بوردیو، 1984: 9). پرورش خانوادگی، آموزش رسمی و فرهنگ شغلی سه منبـع سـرمایه فرهنگی‌اند. انباشـت سـرمایه فرهنگی از طریق این سه منبع در افراد باعـث تفـاوت بـین دارنـدگان و فاقـدان ایـن سـرمایه می‌شود (خادمیان، 1388: 102). از دیدگاه بوردیو سرمایه فرهنگی در سه مقوله، سرمایه فرهنگی تنیده شده یا تجسـم یافتـه، سـرمایه فرهنگی عینیت یافته و سرمایه فرهنگی نهادینه شده قابل تفکیک اسـت (محسنی، 1388: 99).

پیشینه تجربی پژوهش

 

عباسی و همکاران (1387)، پژوهشی با عنوان « تأثیر عوامل اجتماعی بر روابط نسلی از دیدگاه دانشجویان دختر» انجام داده اند. این پژوهش از نوع پیمایش و کاربردی بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که سبک زندگی با ضریب کل 574/0 و ارتباط و تعامل درون خانواده با ضریب کل 478/0 بیشترین تأثیر بر متغیر روابط نسلی را نشان می دهند. جعفرزاده‌پور (1396)، پژوهشی با عنوان «رسانه، ابزاری برای دسته‌بندی نسل‌ها در ایران» انجام داده است. این مقاله ضمن پیشنهاد مدلی برای دسته‌بندی نسل‌ها با تاکید به دو متغیر ابژه نسلی و رسانه دوران هویت‌یابی، بر این باور است که متغیرهای مذکور بر الگوی رفتاری و ارزشی نسل‌ها تاثیرگذار بوده و افرادی که در زمان‌های مشابه دارای تجربیات نسلی بوده و رسانه‌های مشترکی را در دوران هویت‌یابی استفاده کردند، احتمال زیاد نگرش‌ها و رفتارهای تقریباً مشابهی دارند. کفاشی (1394)، پژوهشی با عنوان «عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر شکاف نسلی جوانان شهر تهران» انجام داده است. نتایج این پژوهش نشان داد که رابطه معنی‌داری بین شاخص‌های اجتماعی و فرهنگی شامل سبک زندگی، موقعیت محل سکونت، معاشرت با گروه همسالان، پایگاه اجتماعی والدین، دسترسی به وسایل ارتباط جمعی، نظام آموزشی با شکاف نسلی وجود دارد.  فتحی و شیرین بیان (1391)، پژوهشی با عنوان « نقش سرمایه اجتماعی بر شکاف ارزشی در بین خانواده های شهر گرمسار» انجام داده اند. روش پژوهش اسنادی و پیمایش است. یافته های پژوهش حاکی آز آن است که با اطمینان 95/0 سرمایه ی اجتماعی بر شکاف ارزشی اثر معناداری دارد، به طوری که هرچقدر سرمایه ی اجتماعی خانواده ها بالا می رود شکاف ارزشی بین والدین و فرزندان کمتر می شود. احمدی(1388)، پژوهشی با عنوان « بررسی رابطه‌ی بین سرمایه اجتماعی و شکاف نسلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه زنجان با مادرانشان سال تحصیلی88-87» انجام داده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که سرمایه شناختی درون خانواده، سرمایه شناختی بیرون خانواده، سرمایه ساختاری بیرون خانواده، شاخص نهایی سرمایه اجتماعی، با شاخص کل شکاف بین نسلی همبستگی منفی معنی داری نشان می دهد. با این حال تنها سرمایه ساختاری درون خانواده همبستگی منفی با شاخص نهایی سرمایه اجتماعی ندارد.

پارک و پارک[1](2017)، پژوهشی با عنوان «بررسی شکاف نسلی در محل کار در کره جنوبی» انجام داده‌اندبر اساس نتایج این پژوهش، نسل‌های متمایز کارگران، در کره وجود دارد؛ در حالی که خصوصیات نسلی بین کره و ایالات متحده به دلیل عوامل منحصر به فرد اجتماعی، تاریخی و فرهنگی دارای تفاوت‌های قابل توجهی با هم هستند. با توجه به صنعتی شدن سریع و تحولات اجتماعی در چند دهه گذشته، جامعه کره به نظر می‌رسد شکاف گسترده‌تری را بین نسل‌های قدیمی‌تر و جوان‌تر نسبت به ایالات متحده از خود نشان می‌دهد. نیلسن[2] و همکاران (2017) پژوهشی با عنوان «سرگردانی در یک شکاف: دیدگاه نسلی درباره پناهندگان قدیمی در دانمارک؛ یک مطالعه کیفی» انجام داده‌اند. به این نتیجه رسیدند که مهاجرت و جابجایی می‌تواند منجر به احساسات متضاد در بین اقوام جوان در مورد نقش آنها در مراقبت از بستگان بزرگتر شود و به نوعی باعث ایجاد یک شکاف نسلی گردد. هالپرین و درور[3](2016)، پژوهشی با عنوان «حریم خصوصی و شکاف نسلی دیجیتال: یک مطالعه اکتشافی» انجام داده‌اند. به این نتیجه رسیدند که راه حل‌های مربوط به نگرانی‌های امنیتی کاربران اینترنت جوان در حال اعمال است، بنابراین ادعاهای بیش از حد عمومی از شکاف نسلی واضح در ارتباط با حفظ حریم شخصی آنلاین چالش می‌کشد. کلارک[4](2011)، پژوهشی با عنوان «رسانه‌های دیجیتال و شکاف نسلی» انجام داده است.. مقاله استدلال می‌کند که خانواده‌های محروم از لحاظ اقتصادی، شکاف نسل دیجیتالی با شدت خاصی را تجربه می‌کنند، استراتژی‌های آنها نشان می‌دهد که آنها و فرزندان نوجوان خود قادر به حل این چالش‌ها با روش‌های خلاقانه و مؤثر هستند. اسمیت و همکاران[5](2010)، پژوهشی با عنوان «شکاف نسلی: وساطت تکنولوژی در مدیریت شبکه‌های اجتماعی شخصی» انجام داده‌اند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که جوانان به طور کاملاً متفاوتی از والدین خود از این وسایل استفاده می‌کنند. جوانان بیشتر اوقات خود را با خانواده و دوستان می‌گذارنند، اما زمانی که نمی‌توانند با آنها باشند، از انواع وسایل یاده شده برای پر کردن اوقات فراغت خود استفاده می‌کنند، در صورتی که والدینشان چنین وضعیتی ندارند.

 

[1] - Park & Park

[2] - Nielsen

[3] - Halperin & Dror

[4] - Clark

[5] - Smith

مبانی نظری پژوهش

 

پیر بوردیو مفهوم سرمایه فرهنگی را اوایل دهه 1960 به منظور رفع این مساله که موانع اقتصادی و سرمایه اقتصادی برای تبیین نابرابری‌های موجود در موقعیت‌های آموزشی دانش آموزان طبقات اجتماعی کافی نیست، ابداع کرد(وایینگر و لارو[1]، 2007: 887). سرمایه فرهنگی به تمرکز و انباشت انواع کالاهای ملموس فرهنگی و نیز قدرت و توانایی در اختیار گرفتن این کالاها و همچنین استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و کاربرد این وسایل گفته می‌شود. مجموعه‌ای از روابط و معلومات و اطلاعات و امتیارات است که فرد برای حفظ کردن یا به دست آوردن یک موقعیت اجتماعی از آن استفاده می‌کند. سرمایه فرهنگی بر مبنای نظر بودریو دو منبع دارد، نخست منش‌ها که در جریان اجتماعی شدن در زندگی خانوادگی شکل می‌گیرد و دوم تحصیلات(بوردیو، 1984: 57). همچنین، بوردیو استدلال می‌کند که سرمایه فرهنگی به سه شکل وجود دارد: ۱ سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته (درونی شده). این سرمایه نوعی ثروت بیرونی است که بخش جدایی‌ناپذیر فرد شده است. این همان بخشی است که بوردیو آن را سرمایه فرهنگی همراه با تولد می‌نامد که نمی توان آن را از طریق هدیه، خرید یا مبادله به دیگری منتقل کرد؛ ۲. سرمایه فرهنگی عینیت بافته، این سرمایه در اشیای مادی تجسم می‌یابد و از ویژگی‌های بارز آن قابل انتقال بودن آن است ۳. سرمایه فرهنگی نهادینه شده (ضابطه‌ای)، صلاحیت‌های تحصیلی که در قالب مدارک و مدارج تحصیلی نمود عینی پیدا می‌کنند و به دارنده آنها، هم از نظر قانونی و هم از نظر عرفی، ارزش اجتماعی می‌دهند، نمونه‌ای از این نوع سرمایه است. به اعتقاد بوریو، در شرایط معاصر، شکاف نسل‌ها، شکافی افقی بوده و در عرصه‌ها و میدان‌های مختلف اجتماعی، اعم از نهادی یا غیرنهادی خود را نشان می دهد. رویارویی بین جوانان و افراد مسن عملاً حاکی از تعارض بین افرادی با مواضع گوناگون قدرت و ثروت است. بوردیو بر توزیع امکانات و منابع و موقعیت نابرابر نسل‌های مختلف از نظر برخورداری یا محرومیت از امکانات و فرصت‌های موجود اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی در عرصه‌های مختلف در ریشه یابی شکاف نسلی تأکید دارد (بوردیو، 1984: 60-75).

کلمن بیشتر توجه خود را به سرمایه اجتماعی موجود در قلمرو خانواده معطوف کرده و بیشتر به تأثیر این نوع سرمایه اجتماعی بر رشد شناختی دانش آموزان پرداخته است (شارع پور، 1386: ۱۵). کلمن از رابطه بین نوجوانان و والدین‌شان به عنوان شاخص‌های سرمایه اجتماعی خانواده یاد می‌کند. این سرمایه شامل میزان علاقه‌ای است که نوجوانان به والدین‌شان دارند و با آنها صمیمی‌اند. به عبارتی دیگر، کیفیت ارتباط بین اعضای خانواده و به طورکلی میزان روابط بین والدین و فرزندان شاخص‌های سرمایه اجتماعی خانواده هستند(علیوردی نیا و همکاران، 1387: 109). در نظریه کلمن دو عنصر کلیدی سرمایه اجتماعی خانواده، یکی شبکه‌هاست که یک عنصر عینی می‌باشد و دیگری هنجارها که یک عنصر دهنی است. وی سه مکانیسم را ذکر کرده که از طریق آن خانواده‌ها سرمایه اجتماعی را انتقال می‌دهند: 1-از طریق تلاش و زمانی که توسط والدین مصرف می‌شود. ۲- از طریق پیوندهای مؤثر بین والدین و فرزندان ۳-از طریق رهنمون‌های روشن و مفصلی که با رفتارها سرو کار دارد و قابل قبول یا غیر قابل قبول به نظر می‌رسد. (تاجبخش، 1380، 52). متغیر سرمایه اجتماعی خانواده چندین معرف را ارزیابی می‌نماید. اول این که تعیین می‌نماید که نوجوانان چه مقدار از زمان را به صحبت کردن با والدین و گذراندن اوقات فراغت با والدین در طول روزهای هفته مصرف می‌کنند، معرف دوم سرمایه اجتماعی خانواده، و ابستگی خانوادگی را می‌سنجد که عبارتند از کارهایی که خانواده با هم انجام می‌دهند و معرف سوم نگرش والدین نسبت به بچه‌هاست یعنی داشتن والدینی که فکر می‌کنند بچه‌ها وظایف خود را به درستی انجام می‌دهند. برای اندازه‌گیری ارزش هنجاری همکاری درون خانواده، کلمن کیفیت تعاملات والدین و بچه‌ها را اندازه‌گیری می‌کند. شاخصی که به وسیله کلمن استفاده می‌شود نه مخصوصاً اندازه‌گیری تقریبی هنجارهای اعتماد و روابط متقابل درون خانواده، بلکه فراوانی بحث با والدین درباره موضوعات شخصی می‌باشد(فوکویاما، 1383: 44).

 

[1] -Weininger & Lareau

روش تحقیق

 

روش تحقیق از نوع پیمایش و مقطعی می‌باشد. کلیه دانشجویان‌ای که در دانشگاه شیراز در مقطع کارشناسی و بالاتر در نیم سال اول سال تحصیلی 1398-1397 در شهر شیراز مشغول به تحصیل بوده‌اند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده‌اند. نمونه‌گیری در تحقیق حاضر براساس نمونه‌گیری طبقه‌بندی انجام گرفته است. در نمونه‌گیری طبقه‌ای جامعه به گروه‌ها و یا طبقات مجزا تقسیم می‌شود و با استفاده از روش تصادفی از هر طبقه نمونه‌ها انتخاب می‌شوند. جامعه آماری تحقیق حاضر براساس دانشکده، مقطع تحصیلی و جنسیت تقسیم شده است و تعداد نمونه از هر طبقه متناسب با حجم طبقه انتخاب شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 386 نفر تعیین شد. به منظور تحلیل اولیه داده‌ها از نرم‌افزار Spss22 استفاده شده است. برای تعیین اعتبار سؤالات پرسشنامه از اعتبار ظاهری استفاده شد. در این زمینه پرسشنامه به صاحب‌نظران داده شد تا نظرات خود را در مورد سؤالات مطرح نمایند و پس از دریافت نظر آن‌ها نسبت به اصلاح سؤالات و گویه ها اقدام گردید. پایایی گویه ها از شیوه بررسی همسازی (پاسخ فرد به یک گویه در مقایسه با هر یک از گویه های دیگر مقیاس) یا همبستگی گویه به گویه استفاده‌شده است. بدین وسیله پایایی کل مقیاس با استفاده از آماره «آلفا» سنجیده شد و درمجموع در دو مرحله سنجیده شده است. مرحله اول: نتایج حاصله آزمون پایایی سؤالات و گویه ها در آزمون مقدماتی که با 30 نفر پاسخگو مصاحبه شد، باعث حذف، تغییر و تصحیح در متن گویه ها در پرسشنامه گردید. مرحله دوم: این مرحله مربوط به تحقیق اصلی هست که ضمن اینکه با 386 نفر مصاحبه شد و مجدداً آزمون پایایی انجام گردید نتایج این آزمون در جدول زیر درج‌شده است.

جدول 1-  نتایج پایایی شاخص‌های پژوهش

ردیف

شاخص

تعداد گویه

ضریب روایی (الفا)

1

شکاف نسلی

24

880/0

2

سرمایه فرهنگی

19

882/0

3

سرمایه اجتماعی

48

793/0

یافته های تحقیق

 

همان‌طور که در جدول زیر آورده شده است. چهار ویژگی جنسیت، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات و سن مدنظر است. در جنسیت تعداد مردان 175 نفر معادل 5/45 درصد و فراوانی زنان 199 نفر است معادل 7/51 درصد است و در وضعیت تأهل فراوانی افراد مجرد 314 نفر معادل 6/81 درصد است و فراوانی متأهلین 55 نفر معادل 3/14 درصد است. همچنین در میزان تحصیلات تعداد مقطع کارشناسی در نمونه موردنظر 261 نفر معادل 8/67 درصد، ارشد 62 نفر معادل 1/16 درصد و دکترا 42 نفر معادل 9/10 درصد است. به لحاظ سن، اکثریت در گروه سنی بین 18 تا 22 سال قرار داشته‌اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 2- ویژگی‌های توصیفی نمونه

متغیر

طبقات

فراوانی

درصد

جنسیت

مرد

175

5/45%

زن

199

7/51%

وضعیت تأهل

مجرد

314

6/81%

متأهل

55

3/14%

تحصیلات

کارشناسی

261

8/67%

کارشناسی ارشد

62

1/16%

دکترا

42

9/10%

سن

18 تا 22 سال

251

2/65%

23 تا 27 سال

52

5/13%

28 تا 32 سال

50

0/13%

33 سال و بالاتر

14

6/3%

 

جدول زیر فراوانی پاسخگویان در مورد شکاف نسلی را نشان می‌دهد. همانگونه که در این جدول ملاحظه می‌شود میزان شکاف نسلی در بین پاسخگویان تحقیق در حد متوسطی بوده است، یعنی اینکه اکثریت پاسخگویان که حدود 63 درصد می‌باشند احساس شکاف نسلی متوسطی داشتند.

جدول 3- توصیف متغیر وابسته پژوهش

متغیر

طبقات

فراوانی

درصد

 

شکاف نسلی

کم

97

2/25%

متوسط

243

1/63%

زیاد

42

9/10%

یافته های استنباطی

فرضیه 1: بین سرمایه اجتماعی و شکاف نسلی رابطه معناداری وجود دارد.

جدول 4- رابطه بین سرمایه اجتماعی و شکاف نسلی

 

متغیر

شکاف نسلی

ضریب همبستگی پیرسون

سطح معناداری

سرمایه اجتماعی (شاخص کل)

701/0-

000/0

جدول شماره (4) رابطه بین سرمایه اجتماعی و شکاف نسلی پاسخگویان را نشان می‌دهد. چنانکه که ملاحظه می شود، بین سرمایه اجتماعی و شکاف نسلی پاسخگویان رابطه معناداری وجود دارد و جهت همبستگی هم منفی می‌باشد. یعنی با افزایش میزان سرمایه اجتماعی ، شکاف نسلی کاهش پیدا می‌کنند و با کاهش میزان سرمایه اجتماعی، میزان شکاف نسلی افزایش پیدا می‌کنند. این رابطه هم در سطح (01/0) معنادار می‌باشد. شدت رابطه هم در سطح 701/0 - می‌باشد.

فرضیه 2: بین ابعاد سرمایه اجتماعی و شکاف نسلی رابطه معناداری وجود دارد.

جدول 5- رابطه بین ابعاد سرمایه اجتماعی و شکاف نسلی

 

متغیر

شکاف نسلی

ضریب همبستگی پیرسون

سطح معناداری

سرمایه اجتماعی درون خانواده

679/0-

000/0

سرمایه اجتماعی برون خانواده

636/0-

000/0

جدول شماره (5) رابطه بین ابعاد سرمایه اجتماعی و شکاف نسلی پاسخگویان را نشان می‌دهد. چنانکه که ملاحظه می شود، بین ابعاد سرمایه اجتماعی و شکاف نسلی پاسخگویان رابطه معناداری وجود دارد و جهت همبستگی هم منفی می‌باشد. یعنی اینکه بین سرمایه اجتماعی درون خانواده و سرمایه اجتماعی برون خانواده رابطه معنادار معکوسی با شکاف نسلی دارند. این رابطه هم در سطح (01/0) معنادار می‌باشد. شدت رابطه بین سرمایه اجتماعی درون خانواده و شکاف نسلی برابر با 679/0- و شدت رابطه بین سرمایه اجتماعی برون خانواده و شکاف نسلی برابر با 636/0- می‌باشد.

فرضیه 3: بین سرمایه فرهنگی و شکاف نسلی رابطه معناداری وجود دارد.

جدول 6- رابطه بین سرمایه فرهنگی و شکاف نسلی

 

متغیر

شکاف نسلی

ضریب همبستگی پیرسون

سطح معناداری

سرمایه فرهنگی (شاخص کل)

544/0-

000/0

جدول شماره (6) رابطه بین سرمایه فرهنگی و شکاف نسلی پاسخگویان را نشان می‌دهد. چنانکه که ملاحظه می شود، بین سرمایه فرهنگی و شکاف نسلی پاسخگویان رابطه معناداری وجود دارد و جهت همبستگی هم منفی می‌باشد. یعنی با افزایش میزان سرمایه فرهنگی، شکاف نسلی کاهش پیدا می‌کنند و با کاهش میزان سرمایه فرهنگی، میزان شکاف نسلی افزایش پیدا می‌کنند. این رابطه هم در سطح (01/0) معنادار می‌باشد. شدت رابطه هم در سطح 544/0 - می‌باشد.

 

 

 

 

 

فرضیه 4: بین ابعاد سرمایه فرهنگی و شکاف نسلی رابطه معناداری وجود دارد.

جدول 7- رابطه بین ابعاد سرمایه فرهنگی و شکاف نسلی

 

متغیر

شکاف نسلی

ضریب همبستگی پیرسون

سطح معناداری

سرمایه فرهنگی

تجسم یافته

498/0-

000/0

سرمایه فرهنگی

نهادینه شده

627/0-

000/0

سرمایه فرهنگی

عینیت یافته

418/0-

000/0

جدول شماره (7) رابطه بین ابعاد سرمایه فرهنگی و شکاف نسلی پاسخگویان را نشان می‌دهد. چنانکه که ملاحظه می شود، بین ابعاد سرمایه فرهنگی و شکاف نسلی پاسخگویان رابطه معناداری وجود دارد و جهت همبستگی هم منفی می‌باشد. یعنی اینکه بین سرمایه فرهنگی تجسم یافته، سرمایه فرهنگی نهادینه شده و سرمایه فرهنگی عینیت یافته رابطه معنادار معکوسی با شکاف نسلی دارند. این رابطه هم در سطح (01/0) معنادار می‌باشد. شدت رابطه بین سرمایه فرهنگی تجسم یافته و شکاف نسلی برابر با 498/0- و شدت رابطه بین سرمایه فرهنگی نهادینه شده و شکاف نسلی برابر با 627/0-  و شدت رابطه بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و شکاف نسلی برابر با 418/0- می‌باشد.

نتیجه‌گیری

 

یافته های این پژوهش نشان داد که بین سرمایه فرهنگی و ابعاد سرمایه فرهنگی با شکاف نسلی رابطه معناداری وجود دارد. این یافته همراستا با نظریات بوردیو می باشد. چنانکه بوردیو معتقد است که سرمایه فرهنگی، شکاف نسلی را کاهش می دهد. بوردیو به نقش سرمایه فرهنگی در شکاف نسلی می‌پردازد و معتقد است که سرمایه فرهنگی نقش برجسته‌ای در شکاف نسلی دارد. بوردیو، چالش‌های بین نسلی را همانند سایر تعارضات اجتماعی، مستقل از طبقه و نظام قشربندی اجتماعی یا به تعبیر او نظام‌های سلطه و نابرابری در عرصه‌های مختلف، نمی‌داند و در چارچوب نابرابری و تضاد اجتماعی به تحلیل روابط و تعارضات نسلی در ابعاد اجتماعی - اقتصادی و فکری - فرهنگی می‌پردازد. به اعتقاد بوریو، در شرایط معاصر، شکاف نسل‌ها، شکافی افقی بوده و در عرصه‌ها و میدان‌های مختلف اجتماعی، اعم از نهادی یا غیرنهادی خود را نشان می دهد، رویارویی بین جوانان و افراد مسن عملاً حاکی از تعارض بین افرادی با مواضع گوناگون قدرت و ثروت است. بوردیو بر توزیع امکانات و منابع و موقعیت نابرابر نسل‌های مختلف از نظر برخورداری یا محرومیت از امکانات و فرصت‌های موجود اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی در عرصه‌های مختلف در ریشه‌یابی شکاف نسلی تأکید دارد. بوردیو به جای تبیین شکاف نسل‌ها با معیارهای ذهنی و بر حسب تأثیر جریان‌ها و حوادث عمده تاریخی بر روی ذهنیت و آگاهی و هویت ویژه نسلی که بر رهیافت مانهایمی مسلط است، با رویکرد عینی به تبیین تعارضات نسلی بر حسب جایگاه استراتژیک و عصری هر نسل در رابطه با مجموعه‌ای منابع و نبرد نسل‌ها برای استفاده انحصاری از منابع مذکور می‌پردازد.

همچنین یافته های پژوهش نشان دادکه بین سرمایه اجتماعی و ابعاد سرمایه اجتماعی با شکاف نسلی رابطه معنادار معکوسی وجود دارد. این یافته همراستا با نظریات کلمن می باشد.  کلمن به نقش سرمایه اجتماعی بر شکاف نسلی می‌پردازد و معتقد است که کمبود روابط قوی منجر به قرار گیری فرزندان در اجتماعات جوانان و ارتباط والدین با بزرگسالان دیگر می‌شود که این خود سرمایه اجتماعی خانواده را کاهش می‌دهد و زمینه را برای پیامدهای دیگر فراهم می‌سازد، که یکی از این پیامدهای خیلی مهم، به وجود آمدن شکاف نسلی در خانواده ها است. کلمن معتقد است که  روابط اجتماعی اگر حفظ نشود به تدریج از بین می‌رود و انتظارات و تعهدات با گذشت زمان ضعیف و ناپدید می‌شود و هنجارها به ارتباط منظم بستگی دارد. در صورت حضور والدین اگر روابط قوی بین کودکان و پدر و مادرها وجود نداشته باشد باز هم خانواده فاقد سرمایه اجتماعی است.

این نتایج پژوهش نشان داد که دو متغیر خیلی مهم و تاثیرگذار بر شکاف نسلی در خانواده ها، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی هستند. بر اساس نتایج پژوهش و با توجه به همبستگی معنادار معکوس بین شکاف نسلی با سرمایه اجتماعی و فرهنگی می توان گفت که یکی از استراتژی ها و راهکارهای کنترل و کاهش شکاف نسلی در خانواده ها بین والدین و فرزندان توجه بیشتر خانواده ها به دو مقوله سرمایه اجتماعی و فرهنگی است. اگر خانواده ها قادر باشند از یک سو سرمایه اجتماعی یعنی تعاملات پایدار اجتماعی درون خانواده را افزایش دهند، تا نوعی مشارکت همه جانبه بین اعضای خانواده در امور مختلف شکل گیرد و همه اعضای خانواده به صورت مشترک در مسائل و آسیب های خانواده و برای رفع این آسیب ها و مسائل مشارکت داشته باشند و نوعی شور و مشورت جمعی شکل گیرد، به تبع آن بین اعضای خانواده اعتماد متقابل شکل می گیرد. بر این اساس و با توجه به اینکه سرمایه اجتماعی بر کنش متقابل اجتماعی درون خانواده، تعاملات اجتماعی متقابل درون خانوادهف مشارکت جمعی و اعتماد متقابل درون خانواده تاکید دارد، می تواند بر شکاف نسلی درون خانواده تاثیر معناداری داشته باشد و باعث کاهش شکاف نسلی درون خانواده ها شود، چرا که با توجه به کنش متقابل، مشارکت و اعتماد متقابل، گسست ارزشی کمتری در خانواده شکل می گیرد و افراد درون خانواده کمتر احساس تعارض ارزشی و بین نسلی می کنند.از سوی دیگر نتایج این پژوهش حاکی از این موضوع بود که سرمایه اجتماعی هم باعث کاهش شکاف نسلی بین افراد در خانواده ها خواهد شدف یعنی اینکه خانواده های که از سرمایه اجتماعی بالاتری برخودار هستند، کمتر احساس شکاف نسلی دارند. با توجه به اینکه سرمایه فرهنگی بر چند شاخص مهم تاکید می کند، می توان توضیج داد که چگونه باعث شکاف نسلی می شود. همانگونه که ذکر شد شکاف نسلی از نظر بوردیو براساس سه شاخص سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته، سرمایه فرهنگی عینیت یافته، و سرمایه فرهنگی نهادینه شده شکل می گیرد.  بر این اساس می توان گفت که بخشی از سرمایه که سرمایه فرهنگی تجسم یافته است، همراه با تولد فرد در خانواده ها شکل می گیرد. اگر خانواده ها در انتقال این سرمایه هنگام تولد فرد با مشکل روبرو نشوند و فرزندان خانواده ها احساس کنند که به صورت مطلوب توانسته اند این سرمایه ها را دریافت کنندف مطمئنا شکاف ارزشی و نسلی زیادی بین اعضای خانواده ها شکل نمی گیرد. از سوی دیگر وجود اشیای مادی تجسم یافته مثل کتاب، فیلم و.. هم بر شکاف نسلی بین اعضای خانواده ها هم تاثیرگذار است و نبود این اشیا همراه با نبود مدارک و صلاحیت های اجتماعی هم در فرزندان و والدین شان بر شکاف نسلی بین والدین و فرزندان را بیشترخواهد کرد.  با توجه به اینکه یافته های پژوهش پیشنهادات زیر ارائه می شوند.

بر این اساس می توان گفت که هم فرزندان و هم والدين مسئول اين شكاف هستند و نبايد به تنهايي هر كدام را مسئول شكاف نسلي بدانيم هر دو اين نسلها داراي تجارب و موقعيت هاي متفاوت زندگي از لحاظ تاريخي و اجتماعي و فرهنگي و سنتي و اقتصادي مي باشند، داشتن دو دنياي متفاوت فكري و فرهنگي و اخلاقي و رفتاري بين اين دو نسل امري بديهي است، اما مي توان با بالا بردن سطح سرمايه هاي فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي هم والدين و هم فرزندان ، باعث نزديك تر شدن به دنياي فكري و فرهنگي و جهان بيني هاي يكديگر شوند و از طريق عشق و فهم متقابل اختلافات را كاهش دهند. از سوی دیگر، از آنجايي که پاسخگویان مهمترين مشکلاتي که با همديگر داشت هاند را عدم درک متقابل، سختگیری والدين، ساعات بیرون بودن از منزل، رفت وآمد با دوستان و ...عنوان کرده اند، لذا پيشنهاد مي شود با ايجاد کانونهاي فرهنگي و اجتماعي با مشارکت جوانان و بزرگسالان، افکار و عقاید و ارزش ها و معيارهاي دو نسل را به هم نزديک و از تنش هاي موجود در جامعه که ناشي از نداشتن تفاهم و سازگاری نسل گذشته (والدين) و نسل جديد (فرزندان) مي باشد، جلوگيري نمود. همچنین همچنین مي توان با توجه به عدم وجود سرمایه اجتماعی و فرهنگی و به تبع آن عدم وجود اعتماد و يا همراهي نوعي بدبیني در بین نسل جوان، براي ارتقاء اعتماد جوانان به نهادها و اشخاص در جامعه كه منبع انتقال و تبلیغ ارزش ها به حساب مي آيند، از تیزرها، فیلم هاي كوتاه، طنزها و يا حتي استفاده از الگوهاي هنري و ورزشي در جامعه كه مورد توجه جوانان مي باشند، استفاده نمود.

Related articles