Home > All Journals > فصلنامه علمی- پژوهشی رنا> List of issues > Latest Articles > شاخص مشارکت سیاسی زنان در دولت وحدت ملی



6090
Views
3
Downloads
40
Citations
Research Article

شاخص مشارکت سیاسی زنان در دولت وحدت ملی

Majeed Mowahhed , ,
Received 10 Apr 2021, Accepted 10 Apr 2021, Published online 10 Apr 2021

insert_link http://research.ru.edu.af/en/doi/full/102/6071918ed25d4/77



lock_outline Open access
Abstract
مشارکت سیاسی زنان در افغانستان به سال 1382برمی¬گردد و قانون اساسی به عمومی بودن انتخابات اکتفا نموده است. حق زنان را برای مشارکت انتخاباتی در سطح پارلمانی و وزارت‌خانه¬ها به رسمیت شناخت که این دستاورد مهم نظام کنونی است. این مقاله در صدد بررسی میزان مشارکت زنان در دولت وحدت ملی است و با روش توصیفی، تحلیلی، مستندات آماری و کتابخانه¬ای انجام شده است. جامعه افغانستان در دوره دوازدهم پارلمان، شاهد حضور یک چهارم پارلمان زنان در این نهاد بود. تعداد زنان نیز به عنوان وزیر و والی در این دولت معرفی شده¬اند. حضور زنان در سیاست همراه فراز و فرود¬های بوده که مقاله کنونی در پی بررسی فعالیت سیاسی زنان در دولت وحدت ملی افغانستان است.
مقدمه

 

مقوله مشارکت در عرصه سیاسیت و مدیریت به عنوان نگاه راهبری در کشورهای در حال توسعه مطرح است. درسال­های أخیر به بحث مشارکت زنان در کشور افغانستان زیاد پرداخته شده است اما در این مقاله به مقطع زمانی خاص و شاخص مشارکت با توجه به نظریه نوسازی در توسعه اشاره دارد. زیرا دولت­های بعد از ظهور طالبان به نقش زنان و مشارکت زنان در توسعه اهمیت دادند، در حالی که حکومت طالبان حضور زنان را در عرصه سیاسی و اجتماعی نادیده گرفته بود. اما این­که چه مقدار این دولت­ها­ حضور زنان را در عرصه سیاسی و اجتماعی جامه عمل پوشاندند جای بحث و مطالعه دارد. دولت وحدت ملی افزایش فعالیت زنان در دولت وکابینه را همواره مطرح نموده، این مقاله نیز تا حد امکان به همین موضوع بر اساس نظریه نوسازی می­پرداز                                                               

search Keywords: وحدت ملی مشارکت سیاسی زنان توسعه و نوسازی
چارچوب نظری

 

طبق نظریه هانتینگتون که از طرفداران نظریه نوسازی در توسعه سیاسی محسوب می­شود. این نظریه در جامعه غربی با توجه به شرایط کشورهای غربی در ادوار مختلف شکل گرفته است. در عصر جدید این نظریه مطرح شد که در کشورهای جهان سوم هم می­توان شاهد پیشرفت و توسعه بود .این نظریه به دلیل اینکه دیدگاه اقتصادی، ساختاری و نهادی به توسعه دارد در این مقاله مورد استفاده قرار گرفته است.

هانتینگتون: نوسازی روندی چند بعدی متضمن تغییر در همه عرصه­های اندیشه و عمل انسان است. نوسازی سیاسی، تغییر نظام سیاسی را در نظر دارد و در برگیرنده تغییرات در ساختار سیاسی، فرهنگ سیاسی و روندهای سیاسی است. مسأله نوسازی سیاسی عبارتند از :1)هویت ملی ،2)مشروعیت سیاسی،3)نفوذیابی سیاسی،4)مشارکت سیاسی،5)یکپارچگی سیاسی،6)توزیع سیاسی به طور کلی هانتینگتون به نهاد سازی در ساختار اهمیت می­دهد.

    1. نهادسازی

یکی از ویژگی های اساسی در نظریه نوسازی تأکید بر نهادسازی است، نهادسازی معمولا"درقالب دولت­ها،احزاب و سازمان­های پیرامون و نهاد­های مدنی در جامعه شکل می­گیرد. نهاد، نظام سازمان یافته روابط اجتماعی است که متضمن ارزش­ها ورویه­های عمومی معین است و نیاز­های معینی از جامعه را بر آورده می­سازد یا فرایند­هایی است که صورت­های رسمی یا غیر رسمی رفتار کار گزاران سیاسی را شکل می­دهند و بر برنامه­های آنان تأثیر می­گذارد.

2-1-تحرک اجتماعی

کارل دویچ تحرک اجتماعی را معیار توسعه سیاسی دانسته است که به موجب آن اعتقادات و وابستگی­های سنتی در زمینه­های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دچاردگرگونی شده و توده مردم را برای قبول الگوی رفتاری جدید آماده می­کند.

3-1-مشارکت سیاسی

 دایرة‌المعارف بین‌المللی علوم اجتماعی، مشارکت سیاسی را چنین تعریف کرده  است:«مشارکت سیاسی، فعالیت داوطلبانه اعضای جامعه در انتخابات رهبران و شرکت مستقیم و غیرمستقیم در سیاست گذاری عمومی است.در نتیجه مشارکت به معنای رأی دادن داوطلبانه در انتخابات ریاست جمهوری، پارلمان و شورای شهر، عضویت در احزاب، داشتن مقام سیاسی، نقش مستقیم و یا غیرمستقیم در سیاست­گذاری عمومی (نقش فعال و هوشمندانه)، عدم درگیری با دولت (آگاهی نسبت به مسائل داخلی و خارجی) می­باشد.

3-1-شاخصه های مشارکت سیاسی

رابرت دال شاخصه های مشارکت سیاسی را در کتاب تجزیه وتحلیل جدید سیاست از مشارکت سیاسی ارائه نموده است، اعمال ورفتار زیر را در زمره مشارکت سیاسی میداند:1)شرکت در انتخابات ریاست جمهوری،پارلمانی وشورای شهری.2)هرنوع کار با افراد دیگر برای حل برخی مشکلات جامعه.3)کوشش برای اقناع دیگران درراهی که خود عمل می کنند.4)هرگونه فعالیت برای نامزد فرد یا معرفی از طرف احزاب در طول انتخابات.5)تماس با دستگا های حکومتی(محلی وملی).6)پرداخت پول به یک نهاد،حزب یا نامزد انتخاباتی. با توجه به بحث مشارکت سیاسی زنان تعریف فوق بسیار به نوشته مقاله نزدیک است.جامعه افغانستان دارای تنوع فرهنگی، اجتماعی، قومی ، زبانی و..... می باشد با همه مشکلات بعد دولت طالبان دولتهای که روی کار آمدند، سعی کردند تا برای تحقق بروسه توسعه به سوی دمکراسی با مشارکت همگانی پیش بروند ولذا برای رسیدن به هدف مقاله یعنی بررسی مشارکت زنان در مقطع زمانی دولت وحدت ملی ، لازم آمد تا اصطلاحات و تعریف بالا بیان شود در ادامه به بیان کارهای صورت گرفته برای مشارکت زنان در دولت وحدت ملی تا حد امکان پرداخته خواهد شد.

کاربست­های مشارکت سیاسی زنان  در دولت وحدت ملی

 

در این کاربست به مفاهیم مهم ذیل پرداخته می­شود.

1-2-مشارکت سیاسی زنان

از نشانه­های دمکراسی حضور فعال زنان در جوامع توسعه­یافته یا در حال توسعه در عرصه­های مختلف محسوب می­شود. در افغانستان نیز درصد مهم جمعیت جامعه را زنان تشکیل داده­اند این قشر در مقاطع مختلف تاریخی افغانستان محروم از فعالیت در عرصه جامعه بودند. با بررسی تاریخ سیاسی و اجتماعی کشور تنها در شهر­های بزرگ مثل کابل درصد کمی از قشر زنان در برخی مشاغل مشغول فعالیت بوده­اند آن هم در محیط کامل مرد سالارانه.

دولت بعد از سقوط طالبان، در قانون اساسی جدید حق مشارکت سیاسی برای این قشر در نظر گرفت وتلاش نمود با همکاری و یا حمایت سازمان­های بین المللی و زنان تحصیل کرده زمینه مشارکت این قشر را فراهم کند  و جنبش­های نیز در این راستا شکل گرفتند، شبکه زنان افغانستان یکی از سازمان­های فعال کنونی است. مشارکت در کمپین روسری سبزها برای تشویق زنان به مشارکت سیاسی در انتخابات افغانستان از جمله فعالیت این گروه می­باشد. از ابتدای تشکیل دول وحدت ملی شعار بر افزایش مشارکت زنان وگزینش زنان در مقامات بالای دولتی قرارگرفت، قشر زنان درتاریخ30میزان1393شاهد برگزاری همایش تحت عنوان زنان و حکومت وحدت ملی بود که در آن همایش زنان خواستار مشارکت بیشتر در دولت شدند. در دولت وحدت ملی تلاش­های برای مشارکت زنان از جانب رئیس جمهوری در تاریخ 14اسفند1397برابر با5مارس2019صورت گرفت. خانم­های حواعلم نورستانی رئیس کمیسیون انتخابات افغانستان و زهره بیان شینواری به عنوان رئیس رسیدگی به شکایات انتخاباتی به عنوان گام نخست مشارکت زنان منصوب شدند. در ادامه مبحث به بیان فعالیت زنان در وزارت خانه­ها و پارلمان و مقام والی در دولت وحدت ملی پرداخته می­شود.

نقش و مشارکت زنان به عنوان وزیر

در جهان امروز دولت­ها تلاش دارند، جهت تأمین شعار دمکراسی زمینه برای فعالیت (با توجه به برخی محدودیت­ها)زنان را در بالاترین سطح مشارکت فراهم کنند، در فعالیت­های سیاسی تعداد زنان زیادی وجود دارند که در سطح وزارت­خانه­ها، نخست وزیری و ریاست جمهوری مشارکت داشتند و در این زمنیه کارکرد­های مطلوب و مدیریت بسیارموفقی را از خود بر جایگذاشتند.

دولت وحدت ملی نیز در این حوزه 4زن را در بین کابینه خود به مجلس معرفی کرد، سه وزارت خانه به زنان تعلق گرفت اما بررسی­ها نشان می­دهد این وزارت­خانه­ها توسط سرپرست اداره می­شوند و زنان وزیر به بهانه ضعف مدیریتی کنار گذاشته شدند. در مرحله بعد نیز رئیس جمهوری 12نفر را که یک از آنها زن بود به مجلس معرفی کرد که متأسفانه رأی نیاورد.

این­ها همه نشانگر این امر است که هنوز در کشور افغانستان زنان و توانایهای مدیریتی شان در بین جامعه مرد سالار پذیرفته نشده است.

نقش و مشارکت زنان در پارلمان

پارلمان و حضور در پارلمان از جمله فعالیت­های سیاسی بسیار مهم است که در آن افراد به نمایندگی از مردم ایفای نقش می­کنند و در تصمیمات کلان و تصویب قوانین و لوایح ملی مؤثرند. در این زمینه دولت وحدت ملی برخی زنان را در پست مهم کمیسیون­های انتخابات گماشته است: تعیین دو زن(رویا رحمانی و عادله راز) به عنوان روسای کمیسیون­های انتخاباتی را نوعی همکاری مردان و زنان افغانستان اعلام شده است.

در قانون اساسی افغانستان آمده از هر ولایت به طور متوسط حد اقل دو نماینده زن در مجلس نمایندگان حضور داشته باشند. در سال1397 از مجموع250 نماینده مجلس افغانستان بیشتر از یک چهارم آن، زنان بودند حضور تعداد قابل توجه زنان در نهاد تصمیم گیری زمینه بیشتر فعالیت سیاسی آنان را فراهم نموده است. ولی تأثیر گذاری آنان به دلیل چالش­ها موجود بسیار خوب نبوده، نبود فرکسیون­های پارلمانی زنان، اتحادیه­های صنفی زنان و انجمن­های علمی زنان باعث پایین بودن کارآمدی حضور زنان در پارلمان می باشد. اگر زنان در پارلمان افغانستان دارای فرکسون­ها مشخص و هدفمندی باشد، می­توانند بسیاری ازمعضلات حقوقی و اجتماعی زنان این جامعه را از طریق وضع قانون­گذاری حل و فصل نمایند.

مشارکت زنان به عنوان والی

از نظر تقسیمات کاری دولت­ها پست ولایت وظایف سیاسی، مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی جامعه را به عهده دارد و در این حوزه­ها مشغول فعالیت هستند.

 در کشورهای جهان سوم به خصوص در منطقه خاورمیانه و مسلمان منطقه، نگرش تعصب­گرایانه، آداب و رسوم سختگیرانه و نگاه منفی به زنان باعث شده که زنان به یک رابطه هماهنگ اجتماعی و سیاسی در جامعه دسترسی پیدانکنند.

 جامعه باز غرب باعث شده زنان بزرگی ظهور و بروز کنند و أثرگذاری فوق العاده­ای را در جامعه ایجاد کنند و بهترین کارنامه­های را در تاریخ پیشرفت و ترقی جامعه شان ثبت کنند. در سال 2017رسانه امریکایی فوربس مطابق رسم هرساله صد بانوی قدرتمند عالم را برگزید که همه این زنان افراد با تجربه و دارای مقامات عالی در جهان می باشند بر اساس نظر سنجی انجام گرفته‌ای خانم آنگلامرکل صدر اعظم آلمان به علت تلاش در حفظ ائتلاف اروپا و حفظ قدرت آلمان، پاین آوردن میزان بیکاری و رشد قدرتمندانه اقتصاد آلمان، توانسته رتبه اول را به خود اختصاص دهد. استفاده بهینه از مهارت­ها و توانایی­های زنان صرفا مختص یک زمینه کاری یا فعالیت نمی­باشد بلکه در زمینه اقتصادی نیز ما شاهد زنان موفق و دارای سرمایه­های کلان می­باشیم که ناشی از هوش مدیریتی زنان در این زمینه می­باشد. سهم زنان از اعضای هیـأت مدیره شرکت­های بزرگ به طور متوسط7درصد است.

زنان افغانستان نیز در دولت وحدت ملی بیشترین تلاش را برای حضور فعال و مؤثر داشتند طبق آمار اعلام شده در وزارت کار700کارمند وجود دارد که 400تن آنها زن می­باشند البته تنها این آمار نشان فعال بودن زنان جامعه مانیست ما در این خبر شاهد حضور زنان در بخش­های مختلف هستیم از جمله زنان سرشناس در جامعه کنونی افغانستان خانم سیماسمر، رولاغنی، فاطمه گیلانی، ثریا دلیل(سفیر در سویس)،فوزیه کوفی،حبیبه سرابی(معاون شورای عالی افغانستان)، فرخنده زهرا نادری(مشاور رئیس جمهوری در امورزنان سازمان ملل)، عادله رازوناهید، مصطفوی که هرکدام در بخش­های مهم مسئولیت ونقش داشته­اند به عنوان مثال در مقام والی خانم حبیبه سرابی اولین زن والی در دولت افغانستان بعد از سقوط طالبان انتخاب شدند و دومین زن والی خانم معصومه مراددی (والی دایکندی،1394تا1396) بودند که ایشان کارکردهای خوبی را در این ولایت از خود برجای گذاشتند و اکنون از این سمت برکنارشد. این در حالی است که رئیس جمهور اشرف غنی در پنچمین سمپوزیم زنان در سال 2018گفت: فرهنگ دولتی ما هنوز هم زن ستیز است وقتی دولتی زن ستیز باشد، به ثبات و مساوات زن و مرد افغانستان کمک نمی­کند. در همین سال آمار حضور کمرنگ زنان در انتخابات پارلمانی را نشان می­دهد به طوری که زنان 24درصد سهم در انتخابات داشتند، طبق گزارش­های موجود در دولت وحدت ملی طبق توافق این دولت با نهادهای بین الملل مقرر شده که 70هزار زن در دولت استخدام رسمی شود، اما تا کنون 7هزار آن استخدام دولت شده است.

میزان مشارکت زنان در پلیس و اردوی

از جمله فعالیت زنان حضور آنان در ارتش ملی باشد درسال1394اعلام شد 1600زن در ارتش حضور دارد از جمله 2خلبان،400بریدمل و550افسر، در ارتش در حال فعالیت می باشد تا وزارت دفاع درنظر دارد این رقم را به 20هزارنفرافزایش بدهد. تاکید شخص ریس جمهور بر گسترش فعالیت زنان و حضور اقای اشرف غنی در مراسم بزرگداشت از روز جهانی همبستگی زنان در ارک ریاست جمهوری و ارج نهادن به مقام زن دارای اهیمت می باشد. ایشان بر نقش (جایگاه) زنان در فرایند صلح تاکید زیاد نموده است.

2-2-میزان مشراکت زنان در مرکز علمی

یکی شاخص مهم مشارکت سیاسی در نظریه نوسازی، فعالیت علمی است، در علوم سیاسی یکی از یازده مؤلفه قدرت، دانش و تخصص است. زنان پا به پای مردان در تمام ادوار ودر تما م جهان در جهت رسیدن به مقاطع عالی علمی وتحصیلی تلاش نموده­اند به طوری که نام زنان نام آور زیادی در رشته های مختلف به ثبت رسیده وما شاهد حضور زن به عنوان فضانورد خلبان بوده ایم. در ایران 35درصد هیأت علمی دانشگاه­ها را زنان تشکیل داده، نزدیک 60درصد مشارکت کنندگان کانکور را دختران به خود اختصاص داده­اند. در آلمان 17درصد هیأت علمی دانشگاه­ها را خانم­ها تشکیل داده­اند. در افغانستان نیز زنان در مقامات علمی فعال هستند. به ویژه در دولت وحدت ملی حضور زنان در قضاوت، پزشکی، معلمی، هیات علمی دانشگاه­ها و.....قابل توجه می باشد در شهر کابل پایتخت افغانستان78درصد معلم­ها را زنان و در سال2014،سهم زنان در دولت 16درصد اعلام شده است، در راستای افزایش سطح تحصیلات زنان در 15حوت1396سخنگوی وزارت تحصیلات عالی گفت: در سال آینده تحصیلی  سنگ تهداب نخستین دانشگاه بین المللی زنان افغانستان،تحت سرپرستی رولاغنی،همسر رئیس جمهوری، در کابل گذاشته می­شود. خانم پیکار خاطر نشان کرد که دسترسی زنان به تحصیلات عالی، زیر بنای مشارکت فعال آنان را در عرصه­های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فراهم می­کند. او از جمله دستاورد­های وزارت تحصیلات عالی در سال 1396را مشارکت تعداد44663دانشجوی دختر در دانشگاه های دولتی دانستند

در راستای شناخت زنان برای نخستین بار در دولت وحدت ملی، مقطع کارشناسی ارشد رشته جنسیت و مطالعه زنان در دانشگاه کابل دانشجو پذیرفت و نه تنها زنان بلکه از مردان نیز در این رشته ثبت نام شده است.انتظار می رود علاوه بر آگاهی دهی در مورد مسئولیت­های اجتماعی زنان، نیاز به کارشناسان خارجی کاهش پیدا کند. در رشته­های مختلف جامعه شاهد حضور فعال زنان تحصیل کرده باشیم، طبق آمار سال1394در افغانستان250قاضی زن در شهر­های مشغول فعالیت­ بودند.

در شهر­های مهم تلاش برای بالابردن سطح آگاهی و علمی زنان صورت گرفته است از جمله در شهر باستانی هرات سازمان خدیجه کبرا در سال2015 میلادی نخستین کتابخانه مخصوص زنان را افتتاح کردند. در حوزه جنوب افغانستان ولایت کندهار(قندهار)کتابخانه‌ای را با بیش از 4500جلد کتاب در عرصه مختلف برای زنان راه اندازی شده است. البته بیشتر فعالیت­ها در حوزه زنان کلان شهر­ها و پایتخت صورت گرفته ولی مناطق دور و نا أمن از فعالیت اجتماعی زنان محروم مانده­اند و هنوز دختران و زنان برای تحصیل و کار با مشکلات ناشی از سنت و ذهنیت اشتباه و سخت­گیرانه دستو پنجه نرم می­کنند.

3-2-نقش زنان در پروسه صلح

تصویب وپذیرش موافقت نامه­بن درسال2001میلادی چارچوبی را فراهم نمود که بر اساس آن حکومت دمکراتیک در افغانستان پایه گذاری شده و باعث افزایش مشارکت زنان در عرصه­های سیاسی و مدنی شد و نیزحضور 5 زن ازجمله خانم ثریا دلیل در پروسه صلح با طالبان را در دولت وحدت ملی شاهد هستیم. ازدیگر کارهای که در زمینه فعال شدن زنان در راستای صلح صورت گرفته افزایش کار وفعالیت اقتصادی زنان تحت عنوان زنان تجارت پیشه می­باشد. همسر اشرف غنی در این زمینه فعال هستند و با برگزاری مراسم­های از زنان فعال و موفق تجلیل می­نمایند. در این زمینه ناهماهنگ بودن کمک­های خارجی­ها و نبود برنامه­ریزی صحیح برای هدایت بودجه در جهت زیرساختی کمک­ها برای بهبود اوضاع زنان به طور عام وکلی در افغانستان ما شاهد عملکر د ضعیف وحتی ناموفق در تأثیر زنان افغانستان در پروسه صلح هستیم.

نتیجه گیری

 

با توجه به شاخص­های مشارکت سیاسی بر اساس نظریه نوسازی، دولت وحدت ملی گام­های مطلوبی را هر چند اندک در مسیر مشارکت سیاسی زنان برداشته است. این مشارکت باعث نوسازی ساختارهای اجتماعی، علمی و سیاسی جامعه در این کشور می­شود. این حضور روز به روز در عرصه­های مختلف ممکن است پررنگ تر و گسترده تر شود، میزان مشارکت سیاسی بیانگر این امر است که تحرک اجتماعی زنان و منزلت سیاسی زنان نسبت به جوامع سنتی افغانستان به سرعت در حال رشد و دگرگون شدن است. اما این حضور تا اندازه­ای برای زنان قابل پذیرش و مطلوب است که باعث فروپاشی کانون خانوده و یا باعث آسیب رساندن به تربیت فرزندان جامعه نگردد.

Related articles



ناجنبش: حق‌خواهی زنان افغان پس از سقوط طالبان

Majeed Mowahhed
فصلنامه علمی- پژوهشی رنا
Published online: 10 Apr 2021