در حال بارگیری ...
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur
adipiscing elit,
دریافت شد 10 Apr 2021, پذیرفته شد 10 Apr 2021, منتشر شده 10 Apr 2021
نخستین داستان بلند یا رمان عتیقرحیمی، نویسندۀ معاصر افغانستان، که به زبان فارسی نوشته شدهاست، خاکستر و خاک نام دارد. در این مقاله به منظور تبیین شگردها و اهمیت اثر، بر اساس رویکرد ساختارشناسی، این رمان نقد و تحلیل شده است. پرسشهای اصلی این مقاله آن است که نوع ساختار این اثر چیست؟ مفاهیم بنیادی، بنمایه های داستانی و چگونگی ترکیب پیرفتهای این رمان چیست و چگونه شکل گرفته است؟ ساختار روایت با ژرفساخت آن تطابق دارد؟ لذا بعد از بررسی و استخراج پیرفتها و گزارهها، ساختار روایت و ژرفساخت رمان را تحلیل کردهایم. رمان دارای پنج پیرفت اصلی است که به صورت زنجیرهای آمده و یک پیرفت-گذشته میرزا قدیر- که در میان آن درونهگیری شده است. داستان یک راوی دارد و زاویه دید آن دوم شخص مفرد است که انتخاب این زاویه دید، کاملا با مفهوم و مضامین ژرفساختی رمان هماهنگ است. روایت داستانی از لحاظ زمانی منظم و منسجم است و پیرفتها نیز ادامۀ منطقی یکدیگرند. زمان داستان و واقعیت موازی و متناسب با یکدیگرست. روایت رمان تکمحور و جزء روایتهای ساده محسوب میشود. ژرفساخت رمان، تقابل مرگ و زندگی (خاکستر و خاک) و زوال نمادهای زندگی و ترسیم خطسیر این تقابلِ منجر به زوال است. نویسنده با استفاده از عناصر حماسی و عرفانی و نیز برخی عناصر نمادین دیگر، ژرفساخت خود را پرورده و گسترش دادهاست. پروسۀ خطی زوال زندگی و نیکیها و ارزشها، با ساختار روایت، همخوانی دارد و موجب تداعی ساختار و ژرفساخت در یکدیگر میشود.